صادق حامدی نسب؛ معصومه عزیزی؛ رضوان محمدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکههای اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشتهشده در این شبکهها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکههای اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشتهشده در این شبکهها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونهگیری هدفمند و تا اشباع نظری دادهها با 15 نفر(7 نفر مرد و 8 نفر زن) از این دانشجو معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و دادههای حاصل با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای پایایی دادهها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافتهها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. یافتهها نشان داد که محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکههای اجتماعی شامل محتوای مرتبط با دانشگاه (رشته محور، مهارت محور و زبان انگلیسی)، مدرسه (روش تدریس، مدیریت کلاس و محتوای دوره ابتدایی) و اطلاعات عمومی (اخبار، اطلاعات پزشکی و اطلاعات فناورانه) است. همچنین دانشجو معلمان نسبت به محتوای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی دیدگاه مثبتی ندارند و ازنظر آنها، محتوای موجود در شبکههای اجتماعی، نامتناسب، غیر موثق و ناقص است. بر این اساس پیشنهاد میشود که دانشگاه فرهنگیان با ارائه محتوای معتبر، طبقهبندیشده و متناسب با هر رشته تحصیلی در شبکههای اجتماعی به توسعه حرفهای دانشجو معلمان و نگرش مثبت آنها به محتوای این شبکهها کمک کند.
صادق حامدی نسب؛ حمیده پاکمهر؛ علی عسگری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان اندازه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل، پرسشنامه سبکهای یادگیری، پرسشنامه سبک تدریس ترجیحی و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی بود. پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی بین مؤلفه ها تأیید شد. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس و همچنین اثر مستقیم سبکهای یادگیری بر سبکهای تدریس معنی دار بود؛ اما اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای یادگیری معنی دار نبود. علاوه بر این اثر غیرمستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس بهواسطهی سبکهای یادگیری معنیدار نبود. بنابراین نمیتوان بهواسطه سبکهای یادگیری دانشجو معلمان، سبکهای تدریس مرجح آنها را از طریق استفاده از شبکههای اجتماعی پیشبینی کرد.